با گذر از مسیر اونگوت، گوده کهریز و ایمارات پایین تر از روستای «قارغیلی» از مینی بوس پیاده شدیم. ساعت 8:15 بود، کوله های آماده خود را به دوش گرفته با آقای رحیمیان خداحافظی کردیم. آقای رحیمیان باید بعد از برگشت مسیر رفته تا جاده اردبیل-پارساباد از آنجا خود را به قلعه می رساند…
با گذر از مسیر اونگوت، گوده کهریز و ایمارات پایین تر از روستای «قارغیلی» از مینی بوس پیاده شدیم. ساعت 8:15 بود، کوله های آماده خود را به دوش گرفته با آقای رحیمیان خداحافظی کردیم. آقای رحیمیان باید بعد از برگشت مسیر رفته تا جاده اردبیل-پارساباد از آنجا خود را به قلعه می رساند و در آنجا منتظر ما می شد.
روستاها و آبادیهایی که از وجود رودخانه «دره اؤرد» کسب در آمد و امرار معاش می کنند معمولا کمی دورتر از رودخانه قرار گرفته اند. با توجه به اینکه مسیر را اولین بار می رفتیم و کاملا برای ما نا شناخته بود اما افرادی از ساکنین آن روستاها که گهگاه در باغات مسیر در حال کار بودند راهنمای ما می شدند. مردمانی با دستان سخت اما زبانی شیرین و دلی مهربان.
روستاهای «قارغیلی»، «میزهنو»، «هووای»، «قوتانلو»، «گونباران»، «گولان» و «دیلقَنوو» آنهایی بودند که نامشان را در صحبتهایمان با اهالی یاد گرفتیم.
رودخانه «دره اؤرد» مثل شاهرگی در بین کوههای سخت و به هم پیوسته منطقه جاری شده و بهشتی زیبا در کنار خود پدید آورده که به وصف نمی گنجد. باید ببینی و زیباییهایش را لمس کنی. واقعاً جای دوستان و دیگر اعضای گروه خالی بود.
رویهم رفته دو یا سه جا جهت استراحت کوتاه و صرف غذا اتراق نمودیم. ساعت 3:40 به محل مورد نظر (کمی پایین تر از قلعه قهقهه) که مینی بوس در انتظار ما بود رسیدیم، سوار شده به طرف شهرمان گرمی به راه افتادیم.
امتیاز:
00
نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر
مجموع امتیاز : 0
بازدید :74
نویسنده : محمود بهشتی
تاریخ : جمعه 12 مهر 1392
زمان : 17:6
ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط
محمود در تاریخ 1392/11/7 و 9:36 دقیقه ارسال شده
است
ماشاالله به همت وغیرتتان وتبریک میگم این گل گشت رابه همنوردان عزیزبخصوص همنوردان جدیدکه گام به این مسیر بکرودلگشانهادیدشرمنده که به لحاظ مشکلات کاری نتوانستم درمیعت تان باشم